معنی وصد وصد (فَ) پاییدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پاییدن در جایی و اقامت کردن در آن. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، ثابت ماندن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، بافتن. (از اقرب الموارد). رجوع به وصد شود لغت نامه دهخدا