جدول جو
جدول جو

معنی وشم

وشم
(وَ)
بخار عموماً و بخاری که در ایام زمستان در هوا پیدا شود خصوصاً. (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج). بخارها باشد عموماً همچو بخاری که از آب گرم و دیگ طعام و چیزهای دیگر خیزد و نزم را گویند خصوصاً و آن بخاری باشد تیره و تاریک و ملاصق زمین. (برهان) (ناظم الاطباء) :
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز وشم دهانش جهان تیره گون.
فردوسی (از انجمن آرا و آنندراج)
لغت نامه دهخدا