معنی وجد کردن وجد کردن(لَ مَ ظَ) حرکت کردن از روی مستی و شوق و این اصطلاح اهل سماع است. (آنندراج). به شوق آمدن و آشفته گشتن. (ناظم الاطباء) : درتنگنای خلوت غم میکند کلیم وجدی که گردباد به صحرا نمیکند. کلیم (از آنندراج) لغت نامه دهخدا