بخشنده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات). دهنده. عطاکننده. جوانمرد. سخی. باسخاوت. (ناظم الاطباء). معطی: توئی وهاب مال و جز تو واهب توئی فعال جود و جز تو فاعل. منوچهری. گوئی هست کف ّ واهب او قهرمان خزانۀ وهاب. سوزنی. ای جود ملک واهب رزقی و جهان را امید به تست و تو ضماندار وفائی. خاقانی. به تصدیقی که دارد راهب دیر به توفیقی که بخشد واهب خیر. نظامی