مولانا معین پسر مولانا محمد فرهی واعظ خوبی است و در ممالک خراسان وعظ او پیش عوام و خواص مرغوب ولیکن شخصی دیوانه سان است و مریدان او نیز بدین سانند و چون به دیوانگی شهرت گرفته هر سخن که میخواهد بر سر منبر می گوید و هیچکس او را مؤاخذ نمی سازد و این مطلع از اوست: مگر فصل بهار آمد که عالم سبز و خرم شد مگر وصل نگار آمد که دل با وصل همدم شد. (از مجالس النفائس) شیخ نورالله واعظ هروی از وعاظ و شعرای قرن نهم. (از فرهنگ سخنوران)