جدول جو
جدول جو

معنی واسطه العقد

واسطه العقد
(سِ طَ تُلْ عِ)
واسطۀ عقد. واسطۀ قلاده. گوهر کلان و بیش قیمت که در وسط حقیقی همه گوهرهای گلوبند و حمائل باشد و آنچه به معنی امام تسبیح شهرت گرفته خطا است. (غیاث اللغات). گوهر کلان میان گردن بند یا رشته:
مرحبا نو شدن و آمدن ماه صیام
حبذا واسطهالعقد شهور و اعوام.
انوری.
، عدسی در سبحه، خلیفه در سبحه. (از یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا