بر وزن و معنی باژگونه است که برگشته و معکوس و مقلوب باشد. (از برهان). وارون. وارونه. واژگون. واژون. باشگونه. باشگون. باشگونه، نامبارک. (برهان). شوم. نحس: همان است کاین واژگونه جهان یکی را برد دیگر آرد روان. فردوسی. بفرمود تابر هیونان مست نشینند و گیرند اسبان به دست بر آن واژگونه دولشکر دمان شبیخون برآرند از ناگهان. فردوسی