معنی وارنگی وارنگی(رَ) اول هر چیز را که رنگ کنند رنگ است و چون در جامۀدیگر سرایت کند وارنگی است. (آنندراج) : صفای صبحدم آیینه وارش شفق وارنگی گلگون عذارش. محسن تأثیر (از آنندراج) لغت نامه دهخدا