جدول جو
جدول جو

معنی وارد گشتن

وارد گشتن
(کَ دَ)
درآمدن. (یادداشت مؤلف). داخل شدن. ورود. وارد شدن، مطلع گشتن. واقف گشتن. به رموز کاری آشنا شدن. و رجوع به وارد شدن شود
لغت نامه دهخدا