معنی وارد شدن وارد شدن (سِ گِ رِ تَ) رسیدن. (ناظم الاطباء). واصل شدن. اندرآمدن. درآمدن. ورود کردن. فروشدن. داخل گشتن. (از یادداشتهای مؤلف). داخل شدن، مطلع شدن، فرود آمدن. وارد آمدن ضربه و جز آن لغت نامه دهخدا