معنی وارد
- وارد (رِ)
- شیخ محمدی وارد، زادگاهش پتیالۀ هند و شاعری تیزفهم و نکته سنج بود و خواهرزادۀ نورالعین واقف است و در جوانی درگذشت. این ابیات از اوست:
در چمن دوش بیاد تو قیامت میکرد
نالۀ بلبل و فریاد من و زاری دل.
گر بمن دشمن جانی است دلم
چه کنم یار فلانی است دلم.
(از تذکرۀ صبح گلشن)
