معنی واخر واخر (رَ) واخرنده. بازخرنده: تا لاجرم به عهدآن پادشاه بزرگزادگان همه به مکتب می نشستند و هنر را واخر بود و هنرمندی آسوده. (راحهالصدور راوندی) لغت نامه دهخدا