معنی نیوراد نیوراد (نیوْ) بر وزن دیوزاد، انتظام. حالتی مر نفس را که ترتیب و تقدیر امور کند. (از برهان). ظاهراً از مجعولات دساتیر آذرکیوان است لغت نامه دهخدا