معنی نیم کشته نیم کشته(گِرْ یَ / یِ کُ) نیم کشت. نیم بسمل. مجروح محتضری که رمقی ونیم جانی دارد: لشکر چون پادشاه را نیم کشته دیدند همه راه هزیمت گرفتند. (اسکندرنامۀ خطی). به آب تیغ اجل تشنه است مرغ دلم که نیم کشته به خون چند بار برگردد. سعدی لغت نامه دهخدا