معنی نیم رسیده نیم رسیده (عِ زَ) نیم رس. نیم پخته. نیم خام: امرود نیم رسیده سخت باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) ، نورسیده. نوخاسته. نوجوان. رجوع به رسیده به معنی بالغ شود: باش که این پادشه هنوز جوان است نیم رسیده یکی هزبردمان است. منوچهری لغت نامه دهخدا