جدول جو
جدول جو

معنی نیزه بالا

نیزه بالا(نَ / نِ زَ / زِ)
مقدار یک نیزه در بلندی. (آنندراج). به ارتفاع نیزه ای. (یادداشت مؤلف) :
کمربند گردان گرفتی به کین
برانداختی نیزه بالا ز زین.
اسدی.
نیزه بالاست خون ز غمزۀ تو
که به مشکین سنان همی ریزد.
خاقانی.
همان فیل برابر چشم او شخص را به خرطوم از پشت زین درربود و مقدار دو نیزه بالا در روی هوا انداخت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 405).
جائی که گذرگاه دل محزون است
آنجا دوهزار نیزه بالا خون است.
(؟)
، هرچیز بلند شبیه به نیزه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا