جدول جو
جدول جو

معنی نیاکان

نیاکان
جمع واژۀ نیا، رجوع به نیا و نیاک شود:
نیاکان بیدار شاهان ما
ستوده دل و نیکخواهان ما،
فردوسی،
نگه کن کنون تا نیاکان ما
گزیده جهاندار و پاکان ما،
فردوسی،
نیاکانتان پهلوانان بدند
ز تخم بزرگان و شاهان بدند،
فردوسی،
که بدان حضرت و جدان و نیاکانش
پیش ازین آمده بودند به مهمانی،
ناصرخسرو،
نیاکان سیده همه پادشاهان طبرستان و دیلمان بودند، (مجمل التواریخ)
لغت نامه دهخدا