جمع واژۀ نیا، رجوع به نیا و نیاک شود: نیاکان بیدار شاهان ما ستوده دل و نیکخواهان ما، فردوسی، نگه کن کنون تا نیاکان ما گزیده جهاندار و پاکان ما، فردوسی، نیاکانتان پهلوانان بدند ز تخم بزرگان و شاهان بدند، فردوسی، که بدان حضرت و جدان و نیاکانش پیش ازین آمده بودند به مهمانی، ناصرخسرو، نیاکان سیده همه پادشاهان طبرستان و دیلمان بودند، (مجمل التواریخ)