معنی نیابت دار
- نیابت دار (رِشْ / رُشْ وَ / وِ خوَرْ / خُرْ)
- نایب. قائم مقام. (ناظم الاطباء). که در امری بجای دیگری نیابت و اقدام کند. خلف و جانشین:
چاه داری در بن چاهش فکن
ای نیابت دار پور آبتین.
خاقانی.
وگر خواهی کزین منزل امان آن سرا یابی
امانت دار یزدان را نیابت دار حسان شو.
خاقانی.
، گماشته. وکیل. (ناظم الاطباء). رجوع به نایب شود
