جدول جو
جدول جو

معنی نوی

نوی(نُ / نِ)
مصحف. (جهانگیری) (رشیدی) (برهان قاطع). نبی. (جهانگیری) (رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج) (مهذب الاسماء). قرآن. (مهذب الاسماء). کلام خدا. (برهان قاطع). قرآن مجید. (برهان قاطع) (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء). رجوع به نبی و نپی شود:
تا در نوی و در قصص آید که ابرهه
در کفر لشکری سوی بیت الحرم کشید.
عبدالواسع جبلی.
حاسدان تو قد خلت خواندند
وز نوی فالشان برآمد تلک.
سوزنی.
به سوره سورۀ توراه و سطر سطر زبور
به آیه آیۀ انجیل و حرف حرف نوی.
ادیب صابر (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا