دربان بارگاه و خیمۀ بزرگ. (ناظم الاطباء). نگهبان خیمه. (آنندراج). پاسبان. محافظ. نگهبان. کشیکچی: درآوردشان نوبتی دار شاه قفائی ز خون سرخ و روئی سیاه. نظامی (از آنندراج). هر آن موری که یابد بر درش بار سلیمانیش باید نوبتی دار. نظامی. زهی سرخیل سرهنگان اسرار سخن را تا قیامت نوبتی دار. نظامی. ، زندان بان، رئیس نقاره چیان. (ناظم الاطباء)