جدول جو
جدول جو

معنی نمک پراکندن

نمک پراکندن(غَ / غِ لَ کَ دَ)
نمک پاشیدن. نمک افشاندن:
خلقی به تیغ غمزۀ خون خوار و لعل لب
مجروح می کنی و نمک می پراکنی.
سعدی.
ریش فرهاد بهترک بودی
گر نه شیرین نمک پراکندی.
سعدی
لغت نامه دهخدا