جدول جو
جدول جو

معنی نمک افکندن

نمک افکندن
(غَ ضَ کَ دَ)
نمک ریختن. نمک پاشیدن. نمک زدن:
اگر سرمایۀ خونابه کم شد
دلا زآن لب نمک بر ریش افکن.
کلیم (از آنندراج).
و رجوع به نمک برافکندن شود
لغت نامه دهخدا