جدول جو
جدول جو

معنی نمص

نمص
(فَ)
موی برچیدن. (منتهی الارب). مو چیدن. (غیاث اللغات). موی به رشته از روی برکندن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). برکندن موی را. (از ناظم الاطباء). نتف. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه). بند انداختن. هفه کردن
لغت نامه دهخدا