جدول جو
جدول جو

معنی نماز شکستن

نماز شکستن
(غَ زَ گُ تَ)
قطع کردن قرائت نماز را پیش از رسیدن به آخر آن. (یادداشت مؤلف). نماز باطل کردن. نماز را برهم زدن و ناتمام گذاشتن:
ره غلط شد عنان بگردانم
قبله کژ شد نماز بشکستم.
امیرخسرو (از آنندراج).
، نماز شکستن مسافر، نماز قصر خواندن مسافر. (یادداشت مؤلف). نماز را شکسته و قصر ادا کردن
لغت نامه دهخدا