جدول جو
جدول جو

معنی نکه

نکه(فَ)
دم برزدن بر بینی. هه کردن بر بینی دیگری تا بوی دهان معلوم کند. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، شمیدن بوی دهان را. (از منتهی الارب) (آنندراج). بوییدن بوی دهان کسی را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، (به صیغۀ مجهول) برگردیدن بوی دهان کسی از تخمه. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، سخت گردیدن گرمی آفتاب. (منتهی الارب) (آنندراج) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا