جدول جو
جدول جو

معنی نکوخوی

نکوخوی(نِ)
نکوخو. رجوع به نکوخو شود:
شادمان باد و به هر کام که دارد برساد
آن نکوخوی نکومنظر نیکومخبر.
فرخی.
نکودلی و نکومذهب و نکوسیرت
نکوخوئی و نکومخبر و نکومنظر.
فرخی.
نکوخویان سفیهان را زبونند
که اینان راهوار آنان حرونند.
امیرخسرو
لغت نامه دهخدا