جدول جو
جدول جو

معنی نقد کردن

نقد کردن
(غَ کَ دَ)
متاعی را فروختن و بهایش را فی الحال پول نقد دریافت کردن. ضیاع و عقار و متاع یا چک و سفته ای را به پول نقد بدل کردن، جدا کردن سره را از ناسره. ردی و جید درهم و دینار را تمیز دادن و از هم جدا کردن، خوب و بد کلامی را آشکار ساختن.
- نقد کردن حال، نیک و بد آن پرسیدن. (لیلی و مجنون نظامی چ وحید دستگردی)
لغت نامه دهخدا