جدول جو
جدول جو

معنی نفس کش کردن

نفس کش کردن
(کَ دَ)
با پف چراغ را خاموش کردن. با دمیدن و فوت کردن چراغ را کشتن. خاموش کردن:
جنون بس است پریشانی دماغ مرا
به حرف سرد نفس کش مکن چراغ مرا.
ملاسالک (آنندراج)
لغت نامه دهخدا