معنی نفخت نفخت (نَ خَ) نفخه. رجوع به نفخه شود. - نفخت صور، دردمیدن صور: گیتی به مثل سرای کار است تاروز قیام و نفخت صور. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا