معنی نفاض نفاض (نَ) لرزش تب. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بی توشگی. تنگدستی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نفاض. نفاض. (ناظم الاطباء). - امثال: النفاض یقطرالجلب، چون تنگدستی و خشکسالی رسد شتران را قطارقطار به معرض بیع برند. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا