معنی نعنع نعنع (نَ نَ / نُ نُ) پودینه. (منتهی الارب). نعناع. پودنه. (دهار). پودینۀ باغی. (از بحر الجواهر). رجوع به نعنا و نعناع شود: می نهم از شاخ ترخان زلف بر روی پنیر می کشم از برگ نعنع وسمه بر ابروی نان. بسحاق لغت نامه دهخدا