راه در کوه که در وی آبگیرها نزدیک با هم باشند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، کوهی که درآن غدیرهای پیوستۀ نزدیک به هم باشد. (از اقرب الموارد) ، گو که نهال خرما در آن به یک رسته نشانده باشند. (منتهی الارب) (آنندراج). گودی که در آن نهال خرمابن به یک رسته نشانده باشند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، مروارید به رشته درکشیده. (ناظم الاطباء). لؤلؤ به رشته کشیده و جز آن. (از متن اللغه) : ملکا خسروا خداوندا یک سخن گویمت چو درّ نظیم. (از تاریخ بیهقی ص 388). ، انجمن نیک آراسته شده. (ناظم الاطباء) ، منظوم از شعر و جز آن. (از المنجد) (از اقرب الموارد)