معنی نظم و ترتیب نظم و ترتیب(نَ مُ تَ) آراستگی. انتظام. سامان، سخن منظوم: بماند سالها این نظم و ترتیب ز ما هر ذره خاک افتاده جائی. سعدی لغت نامه دهخدا