جدول جو
جدول جو

معنی نظرکرده

نظرکرده(گُ تَ)
که طرف توجه و عنایت یکی از اولیاء یا انبیاء واقعشده باشد. مورد لطف امامی یا امام زاده ای شده به صورت اعجاز. طرف توجه ارواح مقدسه شده، مثل کمربسته. (یادداشت مؤلف). چون کسی از خدمت اولیا و اهل حال به نوائی رسد، گویند نظرکردۀ فلانی است یعنی منظور نظر و پرورده و تربیت کردۀ اوست. (آنندراج) :
گلی کآبروبخش هر فرقه است
نظرکردۀ بخیۀ خرقه است.
ملاطغرا (آنندراج).
همه رستم عهد در پردلی
نظرکردۀ شیر یزدان علی.
ملاطغرا (آنندراج)
لغت نامه دهخدا