مرادف تنگ چشم. (غیاث اللغات) (از آنندراج). ناتوان بین. (از آنندراج). خردک نگرش. بخیل. کوتاه نظر. چشم تنگ. ممسک. (یادداشت مؤلف) : کامی که برآید ز خسیسان نظرتنگ آبی است که از چاه به غربال برآرند. صائب (آنندراج). با نظرتنگان نشستن عمر ضایع کردن است می شود کوتاه عمر رشته تا با سوزن است. اشرف (آنندراج). ، حسود که کمترین نعمت و سعادت را به دیگری نتواند دیدن. (یادداشت مؤلف)