از شعرای قرن هفتم اصفهان و با کمال الدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی معاصر است و به روایت مؤلف عرفات مداح آل صاعد و نیز ابوبکر بن سعد زنگی بوده است. او راست: سرگشته دلم در آرزوئی مانده ست در چنبر زلف ماه روئی مانده ست این شیر همیشه بود زنجیرگسل و امروز چنین بسته به موئی مانده ست. به خدائی که دست قدرت او آرد از شاخ خشک میوۀ تر که مرا بی رخت شراب مباد نیست جز آب چشم و خون جگر. (از مجمعالفصحا چ مصفا ج 3 ص 1410) (صبح گلشن ص 529) (قاموس الاعلام ج 6)