معنی نظارت کردن نظارت کردن(عَ کَ / کِ دَ) نگریستن. دقت و تأمل کردن در چیزی. پائیدن و مراقبت کردن. رجوع به نظارت شود، سرکار و مباشر شدن. ناظری کردن لغت نامه دهخدا