جدول جو
جدول جو

معنی نصرت کردن

نصرت کردن
(عَ لَ شُ دَ)
یاری کردن. یاری دادن. اعانت کردن. تأیید کردن:
نصرت به دین کن ای بخرد مرخدای را
گر بایدت که بهره بیابی ز نصرتش.
ناصرخسرو.
نصرهالدین چون عمر دین را همی نصرت کند
عزدین در عز آن کوشد همی چون مرتضی.
امیرمعزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا