بیماری. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). داء. (المنجد). نصب. (منتهی الارب) (آنندراج) ، سختی. بدی. بلا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلاء. (المنجد). نصب. (منتهی الارب) (آنندراج). قوله تعالی: انی مسنی الشیطان بنصب و عذاب. (منتهی الارب) ، علم. نشان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نصب. (منتهی الارب) ، سنگ ها که نشانه های راه کنند. (فرهنگ خطی) ، آنچه برپای کنند به جهت پرستش از سنگ وجز آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نصب. (منتهی الارب). به معنی اصنام منصوبه برای عبادت وسنگهای نصب شده برای قربانی بت ها. (معجم البلدان). - نصب عین،منظور نظر. (منتهی الارب). در نظر. (ناظم الاطباء). پیش چشم. (المنجد). نصب عین. (منتهی الارب). و نیز رجوع به نصب العین شود. - اهل النصب، ناصبه. نواصب. آنان که بر دشمنی علی بن ابی طالب روند و اینان گروهی از خوارجند و نسبه بدیشان ناصبی است. (معجم متن اللغه). رجوع به ناصبی شود