جدول جو
جدول جو

معنی نشسته آمدن

نشسته آمدن
(عَ کَ دَ)
نشستن. رجوع به نشستن شود، فروکش کردن. کم شدن. تخفیف یافتن: تا باد حاسدان یکبارگی نشسته آمد. (تاریخ بیهقی ص 71)
لغت نامه دهخدا