جدول جو
جدول جو

معنی نسیل

نسیل
(نَ)
عسل گداخته و از موم جداشده. (از بحر الجواهر) (از اقرب الموارد) (از المنجد). انگبین گداخته و از موم جداشده. (منتهی الارب) (آنندراج) (فرهنگ خطی) (از ناظم الاطباء) ، گوشت بی توابل پخته. (از بحر الجواهر) ، آنچه افتد از پشم و پر و جز آن. (از منتهی الارب) (از المنجد) (آنندراج) (از اقرب الموارد). پر و پشم افتاده و ساقطشده. (ناظم الاطباء). واحد آن نسیله است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا