جدول جو
جدول جو

معنی نسط

نسط
(غَ وَ)
به دست برآوردن آب گشن از رحم ناقه. (منتهی الارب) (آنندراج). دست در زهدان ماده شتر کردن برآوردن آب گشن را. (از ناظم الاطباء) ، پاک کردن روده را به دست. (منتهی الارب) (آنندراج). تراشیدن روده را با انگشتان. (از معجم متن اللغه) ، جامۀ ترکرده فشردن تا آب بیرون رود. (منتهی الارب) (آنندراج) ، زدن کسی را با تازیانه. (از معجم متن اللغه). در تمام معانی رجوع به مسط شود
لغت نامه دهخدا