جدول جو
جدول جو

معنی ندیدن

ندیدن
(لَ)
نادیدن. مقابل دیدن. رجوع به دیدن شود:
یک دیدن از برای ندیدن بود ضرور
هرچند روی مردم دنیا ندیدنی است.
صائب
لغت نامه دهخدا