معنی ندیدبدید
- ندیدبدید (نَ بَ)
- تازه به دوران رسیده. تازه به عرصه رسیده. نوخاسته. نودولت. نوکیسه.
- امثال:
ندیدبدید وقتی که دید به خودش چسید.
، خرده نگرش. اندک بین. اندک نگرش. که کم به چشم اوزیاد آید. (یادداشت مؤلف) ، سخت لئیم و بخیل. (یادداشت مؤلف)
