محمدصالح (شیخ...) سمرقندی، متخلص به ندائی. او راست: جور و جفا مکن بکن مهر و وفا نگار من خندۀ خود مبین ببین گریۀزارزار من لب به لبم بنه منه داغ جدائیم به جان همدم کس مشو بشو از ره لطف یار من تیغ ستم مکش بکش خار فراق از دلم خاطر خود مجو بجو محنت روزگار من. رجوع به هفت اقلیم ذیل اقلیم پنجم و صبح گلشن ص 512 و قاموس الاعلام ج 6 و سفینۀ خوشگو ذیل حرف ’ن’ و فرهنگ سخنوران ص 598 شود