معنی نخاله گوی نخاله گوی (دَ کُ) هرزه و بی معنی گوی. (آنندراج). مقابل زبده گوی و نغزگوی و گزیده گوی: بودی نخاله گوی دم از مدح شه زدی خود را دقیقه سنج و سخن بیز میکنی. ظهوری (از آنندراج). رجوع به نخاله شود لغت نامه دهخدا