جدول جو
جدول جو

معنی نحس

نحس
(عَ)
بداختر گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). نحوسه. نحاسه. (اقرب الموارد). نحس شدن. منحوس گشتن
لغت نامه دهخدا