معنی نبعه
- نبعه (نَ عَ)
- چوبی و پاره ای از نبع. (از منتهی الارب). واحد نبع. یک درخت نبع. (ناظم الاطباء). واحد نبع است، درختی که از آن کمان سازند. (از معجم البلدان) ، چوب کمان. چوب خدنگ. (فرهنگ خطی) ، در مورد کمان نیز استعمال شود. (از المنجد). کمان، هو من نبعه کریمه، ازخاندان کریم است. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
