جدول جو
جدول جو

معنی نبرد آوردن

نبرد آوردن
(عَ دَ)
جنگیدن. جنگ کردن. نبرد کردن. رجوع به نبرد و نبرد کردن شود، حریف گشتن. داخل شدن (در مسابقه و پیکار) :
نهادیم بر جای شطرنج نرد
کنون تا به بازی که آرد نبرد.
فردوسی.
رجوع به نبرد کردن شود
لغت نامه دهخدا