جدول جو
جدول جو

معنی نبرد آزمودن

نبرد آزمودن
(عَ اُ دَ)
نبرد کردن. جنگیدن. دست و پنجه نرم کردن. رجوع به نبرد شود
لغت نامه دهخدا